علمی

به روز ترین برنامه ها

علمی

به روز ترین برنامه ها

تبعید

آه.
 کاش می شد هدیه ام به تو شانه ی کوچک چوبی باشد تا با آن آبشار طلایی رنگ موهایت را به سمت عمیق ترین نگاه من بکشانی .

کاش هدیه ام به تو رقصی باشد از سر شوق که تو همراهیش کنی . همچون رقص یک زندانی بعد از تخفیف حکمش به تبعید
به جنوب
آه.
جنوب ،
جنوب خانه تبعیدی هاست . همچون من که در جنوب چشمهای تو هستم .

جهنم

جهنم شاید زندانیست پر از حرفهای نگفته . راه های نرفته . قول های داده و عمل نکرده . رازهای فاش شده . دست های نگرفته . عشق های به هم نرسیده . فراق های به وصل نرسیده . رنج های تمام نشده . اعتماد های تباه شده .دوست داشتن های یک طرفه .تهمت های روا داشته . قلب های شکسته .کینه های تمام نشده . جهنم شاید جایی شبیه اینجاست . شبیه زندگی ما

روزمرگی

بیشتر دیدنت دلیلی برای آرامش بیشتر است . نگاهت گاه به ترانه مادری میماند برای آرام کردن کودک بی تابش . و اما عمق علاقه و دوست داشتنت چون رازی که در کوچ هرساله پرستو ها ست پنهان میماند .
حیف که دستانت را نمیشود لمس کرد .
چه درد جانکاهی بود وقتی قرارت نبود و من کاری از دستم بر نمی آمد.
سالم و سلامت و مانا باشی مهربان من